او گوش دادن به موسیقی را دوست دارد

Er mag Musik(A).

این فعل مدال است اما در انتها نمی تواند مصدر بگیرد

دوست داشتن خانواده

غدا

Ich mag Pizza.

ich mag keine Pizza.

Ich mag die Pizza nicht.

Ich mag meine Mutter.

heu.te

Mu.se.um

من آشپزی کردن را دوست دارم.

Ich mag kochen.

gern قید

Ich koche gern. من با علاقه آشپزی می کنم

من آشپزی کردن را دوست دارم

Ich lerne gern Deutsch

Ich spreche gern Türkisch. ترکی صحبت کردن را دوست دارم

Ich sehe gern Fußball.

من فوتبال دیدن را دوست دارم.


@SatzDe گروه تمرین جمله سازی ما