داستان فارسی شرکت restlos glücklich GmbH درس 11 کتاب منشن – A2.1

خانم لویزا بائوآ در حال یادگیری چاپ کتاب بود. او همیشه 2 فکر در سر داشت. فکر اول: خیلی ناراحت کننده است که جوانان زیادی بی کار هستند. فکر دوم. دیوانه کننده است که ما هر روز چیز های زیادی رو به آشغالی می ریزیم. به خاطر همین او ده سال قبل یک شرکت تاسیس کرد. اسم شرکت …….. است. ایده شغلی او ساخت چیز های جدید از چیز های قدیمی بود. در کارگاه های او کاغذ های قدیمی به پاکت نامه های رنگارنگ، .کاغذ نامه، کارت پستال، دفترچه یادداشت و کاغذ یادداشت (تبدیل) می شود 

این شرکت از پلاستیک و باقی مانده لباس ها، کیف پول، کوله پشتی تولید می کند. آدم ها می توانند این  محصولات را در مغازه ها، نمایشگاه ها و یا آنلاین ببینند و بخرند.

او با نفر شروع کرد ولی الان این خانم 45 کارمند خانم و آقا دارد. جوکاری شرکت بسیار خوب است، چون این کار از جهت های مختلف جالب است. به خاطر همین شهردار در جشن سالگرد ده سالگی، موسس این شرکت را تحسین کرد.

او گفت که: مسئولیت شما خانم بائوآ عزیز بسیار مهم است چون نگهداری از محیط زیست را نشان می دهد. 


@SatzDe گروه تمرین جمله سازی ما