Kategorie: Temp Prü.

پذیرایی کردن کودکی قصه، افسانه دستور به خاطر گریه کردن ثبت نام بیرون راه بندان وارد کردن اطلاعات

گران کارآمد ترجمه کردن قیمت داشتن مناسب بودن آهن رنگ خیابان آدم دو نفری

او پول همراه ندارد او به تخت خواب میرود وقتی که خوابش میاد برای کمکتان متشکرم من این متن را نمی توانم بخونم چون عینک ندارم. خوبه که تو هفته آینده تولدته.     Mi- is- wich- – – das- ic- ein- – Jo- fü- mei- – Freun- – –

گرما طولانی پایدار خوش آیند داغون بودن تمدید کردن عشق امتحان کردن به جایی رفتن هم هم

گفتگو با بار دیگر تکرار کردن به عنوان داشتن درست بازیگر آماده بودن پختن یادداشت نتیجه

کاشتن دور از روشن کردن رسیده راضی کردن حاضر شکایت کردن تردید کردن قدرت اخراج

روبروی تماس گیرنده رزرو کردن عصبانیت اقامت چرخ ماشین زمان رسیدن جا شدن با احتیاط دریافت کردن

پدرم نویسنده است. نمیدونم میشه این ماشین رو برونم؟ انقدر تنبل نباش و آشغال رو ببر بیرون! اسم خواهرم سارا است ما می خواهیم آلمانی را یاد بگیریم. من میخوام بچه رو با یک کادو سوپرایز کنم. تو هم میخوای بیای؟ سرگرمی من موزیک گوش دادن است. او در آمریکا

تخفیف به خاطر همین دو برابر نرم مختلف نتیجه دادن پیشنهاد چیز شی کارآمد دعوا کردن تعریف کردن قبول شدن پیشنهاد کردن مخالف بودن