Kategorie: Temp Prü.

روشن کردن، تفهیم کردن، توضیح دادن، تشریح کردن سرحال، سرزنده با دقت گوش دادن در هوای آزاد مستعد بیماری بودن شخصی به بهترین شکل هماهنگی با اعتماد به نفس طبقه

با کی امروز سینما می روی؟ دو ساله که آلمانی یاد می گیرم سالاد تازه نبود من خسته می شوم وقتی ورزش می کنم من تصمیم گرفتم که امروز گیاه خواری کنیم در کدام شهر مایلید زندگی کنید؟ ما همدیگر را در پارک دیدیم او با یک مرد غریبه صحبت

چه چیزی خریدی؟ محل زندگی برادرت کجاست؟ شما اونقدر ها هم مسن به نظر نمی رسید فردا بهت خبر می دم چرا او میوه دوست ندارد؟ قیمت لامپ چقدر است؟ این یک 8 هست من سوپ را قاطی میکنم من امروز دوستم را ملاقات می کنم. عمه کجاست؟

سریع حالت جمع عالی وقت ملاقات در ابتدا اصلا شطرنج جواب رد پیشنهاد پنجشنبه

معلوم شدن بهبود بخشیدن بدتر کردن ترجیح دادن روی چیزی ریختن

پستچی پذیرش رزرو کردن پله زمان رسیدن عصبانی کننده مزرعه دریافت کردن وحشتناک اسب

سیاستمدار سفر کردن بالا رفتن پول در آوردن ثبت نام کردن با خود بردن اطلاع دادن وضعیت سر وقت جلسه

کی جشن میگیریم؟ من به پدرم خبر می دهم من ماشینم را به تو قرض نمی دهم نمیدونم آدم می تونه کاالهای قیمت مناسبی در اینترنت بخره. فصل مورد علاقه من تابستان است. من محترمانه صحبت می کنم تولد من سپتامبر است. سرگرمی های من موزیک گوش دادن، سینما رفتن

سرباز فرار خلاصه کردن دستگیری مجبور کردن

مهندس حالت جمع منشى اینجا نوبت کسی بودن کارت پختن یادداشت نتیجه پيدا كردن