Kategorie: Temp Prü.

حداقل تاسیس کردن درخواست کردن، طلب کردن پر متقاضی بودن معتبر اخیرا قصد داشتن استعفا دادن درآمد واکسن

1.       حداقل 2.       تاسیس کردن 3.       درخواست کردن، طلب کردن 4.       پر متقاضی بودن 5.       معتبر 6.       اخیرا 7.       قصد داشتن 8.       استعفا دادن 9.       درآمد 10.   واکسن

پیچیده ثانیه ملاقات کردن رخداد ترتیب عروسک تحویل دادن تحصیلات دعوا کردن دیوانه

همچنین برای شما گرسنگی غذای اصلی میوه اشتها از میان اطلاعیه کنترل کردن مواظبت بودن وسیله نقلیه

  نوسازی کردن دیوار خوشمزه خوشگل مخفی کردن خاتمه اثاث کشی کردن راحت چیز توصیف کردن

یادداشت کردن ممکن تکلیف عاشق شدن پاک کردن امضا کردن بلاخره گیرنده صورت چسباندن

چگونه این متن را ارزیابی می کنید؟ پدرم به من گفت که او به بیمارستان باید برود. او همکار جدید است. ما به برلین میرویم چون می خواهیم والدینمان را ملاقات کنیم. از دیروز شکمم درد می‌کند. شما می توانید از هوا لذت ببرید من یک ترانه آلمانی را دوست

بیست و چهار ساعته خرید سازگار با محیط زیست دسترسی پیدا کردن از آن وقتی که ثبت نام هفته ای غمگین شکستن مجرم

  بهار ماه هفته زمستان خریدن بیدار شدن الان دقیقه توجه کردن به آخر هفته غذا شیر به خصوص پیشنهاد طبیعت ابتدا چند وقت به چند وقت؟ عروسی شرکت کننده هفته