Kategorie: Temp Prü.

Sie sieht Gluklich aus Sie hatte lange Haern Ich will nach Deutschland  fliegen dann  haben Richtig gekommen Der Vater holt sie ab Sie haben mit seiner Muter zum Park gegangen Wo ist die Tasche Das Haus gehört diesem man Wie viel Gast hast du?

او بسیار شاد / خوشبخت به نظر می رسد. او موهای بلندی داشت. من میخواهم به آلمان سفر کنم. پس درست اومدید بازیگر مورد علاقه ام ترانه علیدوستی است پدر دنبال آنها می آید آنها با مادرشان به پارک رفتند. کیف کجاست؟ این خانه به این مرد تعلق دارد. چند

اشتراک گرفتن رنگ پریده دکمه زدن دور زیرنظر گرفتن کاملا خوردن فسخ کردن جانشین شدن ارسال کردن قول

der Breut….sack roh satt leich liefern …..geliefert fremd vorteilen sicher…bestimmmt vorschlagen…vorgeschlagen gegen mehrer glauben…geglaubt

کیسه خام سیر نرم تحویل دادن بیگانه تقسیم کردن حتما پیشنهاد کردن مخالف بودن بیش از پنداشتن

شب بخیر پایان خداحافظی کردن شناخته شده درباره فروشنده شغل، كار بازیگر زبان متولد بودن

ماهر استاد تمام شیرین-خوشگل-ناز ایده شغلی حدس زدن مختلف هدف خوشگل دیوار مخفی کردن پیچیده دعوا کردن

معاینه قلب مختلف جراحی کردن جای خالی نگرانی مورد اضطراری بانداژ آمبولانس مجروح شدن

بازی نظرسنجی سالم استفاده چاق لاغر صاف خوشگل موی فر دندان

من یک شخص می بینم. این شخص آلمانی یاد می گیرد. این عینک 3 رنگ دارد. قیمت کمد چقدر است؟ من در ایران هستم قطار حرکت می کند من روسی صحبت نمی کنم من نمی توانم تعریف کنم. پدرم دیروز خیلی دیر برگشت. کدام ساعت را سفارش می دهید؟ امروز