Die Geschichte erzählen
تعریف داستان
Die Grammatiken
weil, deshalb
Audio
فایل صوتی
zufällige Wörter
لغت تصادفی
zufällige Sätze
جمله تصادفی
- کرونا یک بیماری است
- او انگلیسی می خونه، چون میخواد تو آمریکا زندگی کنه
- او کتاب ندارد، چون نخریده است
- خاله من خسته است، چون او ۲۰ دقیقه تنیس بازی کرده است
- نمیتونم انتخاب کنم چون سخته
- من پول احتیاج دارم برای همین زیاد کار میکنم
- من می خواهم یک پیتزا سفارش بدهم چون گرسنه هستم.
- من از این غذا خوشم نمیاد. بنابراین، یه چیزی سفارش میدم.
- من کار میکنم چون بتونم زندگی کنم
- من فکرمیکنم که به یک گوشی جدید نیاز دارم زیرا گوشیم خراب است.
- من آن مهمانی را نپسندیدم زیرا موسیقی آن خیلی برای من بلند بود
- او دو تا بچه داره به خاطر همین خیلی پول احتیاج داره
- من نمی تونم بیایم چون مریض هستم
- من این شهر را خیلی دوست دارم چون خیلی زیباست
- من فوتبال بازی می کنم، چون من خیلی سریع هستم
- من نمیتوانم صحبت کنم.چون دارم رانندگی می کنم.
- میخواهم یک ساعت بخرم چون ساعت ندارم
- او امروز به سینما نمیرود زیرا فردا یک امتحان دارد
- اون نمی تونه بیاد چون باید به مهمونی پیتر بره
@SatzDe گروه تمرین جمله سازی ما