
Die Grammatike
Anwendungen mit es
Die Geschichte erzählen
تعریف داستان
Audio
فایل صوتی
zufällige Wörter
لغت تصادفی
- نابودی
- وحشی، بی قید و بند، نا آرام، غیرقابل کنترل
- برابر (از نظر حقوق)
- بازگشت
- رنج بردن مبتلا بودن
- نمایش دادن نشان دادن
- دیوار
- دریافت کردن گرفتن
- دشوار بودن سخت بودن
- خصمانه. به طور خصمانه. دشمنانه
- مواد مخدر
- وراثت میراث
- نفوذ تاثیر
- دزدی سرقت
- متوقف کردن قطع کردن، ناتمام گذاشتن
- به سلامتی !
- بازداشت کردن دستگیر کردن
- جدایی
- شهرت آوازه
- قلم مو
zufällige Sätze
جمله تصادفی
- او با تمام توان خود را وقف مردمش کرد.
- این یک رودخانه متلاطم است.
- در ویترین مغازه، کفشهای زمستانی نمایش داده شدهاند.
- او ارتباط (رابطه) را قطع کرد
- همیشه برای او دشوار بود که تمرکز کند.
- آیا مواد مخدر مصرف می کنی؟
- سارق بلافاصله فرار کرد.
- او تمام تمرکزش را صرف پروژه جدیدش کرد.
- او بعد از سالها به خانه بازگشت.
- دیوار برلین
- آن مرد به او درخواست ازدواج داد
- او روی شوهرش تاثیر (نفوذ) دارد
- لپ تاپ من در مقابل دزدی بیمه شده است.
- بعد ناگهان جنگ جهانی اول شروع شد
- نابودی طبیعت توسط صنعت خطرناک است.
- کارهای این نقاش بسیار معروف هستند.
- او جلسه را ناتمام گذاشت.
- آب و هوا بر روی سلامت مردم تاثیر میگذارد.
- این یک قضاوت اشتباه است که همه خسیس هستند.
- ما بهسلامتی شما میخوریم! بهسلامتی!
zufällige Fragen
سوال تصادفی