Die Grammatike
Anwendungen mit es
Die Geschichte erzählen
تعریف داستان
Audio
فایل صوتی
zufällige Wörter
لغت تصادفی
- رنج بردن مبتلا بودن
- بازداشت کردن
- ناگهان شروع شدن. در گرفتن
- دشوار بودن سخت بودن
- پیش داوری
- نابودی
- تحت تاثیر قرار دادن
- به سلامتی !
- برابر (از نظر حقوق)
- مواد مخدر
- نفوذ تاثیر
- دریافت کردن گرفتن
- وحشی، بی قید و بند، نا آرام، غیرقابل کنترل
- افسردگی
- خصمانه. به طور خصمانه. دشمنانه
- شگفت زده بودن
- فرار کردن گریختن
- دیوار
- وراثت میراث
- متوقف کردن قطع کردن، ناتمام گذاشتن
zufällige Sätze
جمله تصادفی
- لپ تاپ من در مقابل دزدی بیمه شده است.
- جنگ ناگهان شروع میشود.
- این یک قضاوت اشتباه است که همه خسیس هستند.
- آن مرد به او درخواست ازدواج داد
- بعد ناگهان جنگ جهانی اول شروع شد
- او روی شوهرش تاثیر (نفوذ) دارد
- دیوار برلین
- پزشک هنوز میتواند این بچه را نجات دهد.
- دعوایی در گرفت.
- سال هاست که او برای آزادی می جنگد
- او نفوذ زیادی روی تصمیم دارد.
- حیوانات وقتیکه یک صدای بلند شنیدند، فرار کردند.
- خطها را یکی پس از دیگری با رنگ علامتگذاری کردن
- او جلسه را ناتمام گذاشت.
- بعد از نقاشی کردن، قلم مو بلافاصله باید به خوبی شسته بشود.
- پوزش خواستن از او برایش دشوار بود
- او به اداره پلیس رفت تا سرقت ماشینش را گزارش دهد.
- همیشه برای او دشوار بود که تمرکز کند.
- سارق بلافاصله فرار کرد.
- او به یک بیماری قلبی مبتلا است.
zufällige Fragen
سوال تصادفی
@SatzDe گروه تمرین جمله سازی ما