Die Grammatike
je desto, je umso, Modalpartikel denn, doch, eigentlich, ja
Die Geschichte erzählen
تعریف داستان
Audio
فایل صوتی
zufällige Wörter
لغت تصادفی
- کوتاه نگه داشتن
- علفزار چمنزار
- توصیف کردن به تصویر کشیدن، نشان دادن
- نقطه اوج راس، نقطه عطف
- فصل کم کار. دوره کم رونق
- ناراحت شدن رنجیدن
- فصل شلوغ. فصل پرکار، دوره پر رونق. زمان اوج مسافرت
- شکوفه
- ذیل
- احشام [حیوانات اهلی و قابل خوردن]
- گوسفند
- پیدایش ایجاد
- ناراحت کردن آزار دادن، رنجاندن
- از چندی پیش تا حالا
- کشاورزی زراعت
- دانش
- قطع کردن (درخت) بریدن (درخت)
- شیرین کردن
- بسته شدن، نزدیک شدن
- چمن سبزه
zufällige Sätze
جمله تصادفی
- شیر تازه را من بیواسطه از کشاورزان میخرم.
- درخت پوسیده است، باید قطع بشود.
- لطفا ناراحت نشوید.
- آیا شاغل هستید؟
- کنار پنجره بروید و سیگار بکشید
- همسایه ما دارای چهار لانه زنبور است.
- سرزمین، مسطح است.
- این تصویر چه چیزی را به نمایش می گذارد؟
- لطفاً واضح صحبت کنید!
- مادرهای شاغل امروز دعوت شده اند
- او یک پیامک دریافت می کند.
- او چای را شیرین می کند قبل از اینکه آن را بنوشد
- لطفا غذا بخورید
- یک کشاورز پیر او را دیده است.
- او این توانایی را دارد به آن انسان ها نزدیک شود
- دانش آموزان باید موهای خود را کوتاه نگه دارند.
- ما یک پیادهروی در امتداد جویبار انجام دادیم.
- ما اجازه نداریم او را ناراحت کنیم.
- در نامه به آخرین توافقمان اشاره کرد.
- او مشمول سه سال حبس میشود.
zufällige Fragen
سوال تصادفی
@SatzDe گروه تمرین جمله سازی ما